حسابدار حرفه ای

حسابدار حرفه ای

تبادل نظر دانشجویان ارشد دانشگاه امام رضا(علیه السلام)
حسابدار حرفه ای

حسابدار حرفه ای

تبادل نظر دانشجویان ارشد دانشگاه امام رضا(علیه السلام)

مناظره استاد و دانشجو پس از دیدن نمره پایان ترم...خ.یزدانی


گفتم غمم فزون است                             ****     گفتا زمن چه آید ؟

گفتم که نمره ام ده                                 ****      گفتا زمن نیاید

گفتم که نمره دادن بسیار سهل آید            ****      گفتا ز ما اساتید این کار کمتر آید

گفتم کرم نمایید من را کنید شما شاد        ****      گفتا که خوش خیالی کی وقت آن بیاید

گفتم که نمره ی هفت بدبخت عالمم کرد     ****      گفتا که گر برای آن هم زیادت آید

گفتم خوشا دهی که دست شما دهد آن    ****      گفتا تو کوشش کن کو وقت آن برآید

گفتم دل رحیمت کی قصد رحم دارد ؟         ****      گفتا نگوی با کس تا وقت آن برآید ...

 

به امید اینکه هیچ دانشجویی نیازمند نمره اساتید نباشد.

هرکسی را بهر کاری ساخته اند...آ.دولتشاهی

چرا عید فطر در ایران و عربستان هم‌زمان نیست؟

ملاک‌های تقویم قمری را فقیه تعیین می‌کند اما نظرهای کارشناسی منجمان می‌تواند به حذف گزارش‌های نادرست و ممانعت از اشتباه در آغاز ماه قمری منجر شود.

بسیاری از مردم کشورمان به تجربه دریافته‌اند که تقویم هجری قمری تقویم دقیقی نیست و هر سال بخصوص در ماه‌های رمضان، شوال و ذی‌الحجه که موعد بزرگ‌ترین اعیاد مسلمانان است، منتظر اعمال تغییرات در تقویم هستند. واقعیت این است که چنین تغییراتی در ذات تقویم هجری قمری نهفته است و منحصر به ماه‌های رمضان، شوال و ذی‌الحجه نیست؛ اما از آن مهم‌تر این‌که چنین تغییراتی در تقویم قمری دیگر کشورهای اسلامی نیز اتفاق می‌افتد، اما متاسفانه اخبار آن در رسانه‌های داخلی منتشر نمی‌شود و مردم از آن مطلع نمی‌شوند.

صد البته که مشکلات تقویم هجری قمری ارتباطی به دانش نجوم ندارد. دانش نجوم می‌تواند به راحتی موقعیت ماه و خورشید و هر جرم سماوی دیگر را در هر زمان و مکانی مشخص کند. منجمان سال‌هاست که مشخصات حرکت ماه را تعیین کرده‌اند و حتی می‌دانند که این همسایه زمین هر سال بین ۲ تا ۳ سانتی‌متر از سیاره مادری دورتر می‌شود. آن‌ها می‌توانند موقعیت ماه، زمان دقیق خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی و اختفاها و مقارنه‌ها را تا چندین سال دیگر محاسبه کنند و همه این‌ها را به کمک قوانین فیزیک و محاسبات دقیق انجام می‌دهند.

اما معیارهای تقویم هجری قمری توسط فقیه و نه منجم تعیین می‌شود و از این‌رو مراجعه به منجمان برای اثبات آغاز ماه قمری مانند این است که برای دانستن حلال گوشت یا حرام گوشت بودن یک جانور به دام‌پزشک یا زیست‌شناس مراجعه کنید! هیچ کس شکی ندارد که علم دام‌پزشک یا زیست‌شناس در مورد آن جانور بسیار بیش‌تر از فقیه است، اما حلال گوشت بودن یا حرام گوشت بودن یک جانور در قلمرو دانش زیست‌شناسی نیست و در فقه مطرح می‌شود.

فقیه، معیارهای اثبات آغاز ماه قمری را از «کتاب خدا، سنت، عقل و اجماع» استنباط می‌کند. اما نظرات فقها هم در این موضوع مانند دیگر مباحث فقهی می‌تواند متفاوت باشد و این، نخستین عامل اختلاف در آغاز ماه قمری بین کشورها و شهرهای مختلف است.

عامل دوم اختلاف، معیار محلی تقویم قمری است. در فقه شیعه، معیار اصلی آغاز ماه‌های تقویم قمری این است که هلال ماه نو با چشم دیده شود. این معیار وابسته به موقعیت جغرافیایی ناظر است و باعث می‌شود که تقویم هجری قمری جهان‌شمول نباشد. برای رفع مشکلات این تقویم، مسایل مانند «هم‌افق بودن شهرها» یا «بلاد دارای شب مشترک» مطرح شده ولی نتوانسته اختلاف طبیعی 1 روزه بین نواحی و کشورهای مختلف را برطرف کند.

اما عامل سوم اختلاف در آغاز ماه قمری که در برخی کشورهای همسایه به وفور اتفاق می‌افتد، استناد به شهادت دو مرد عادل مبنی بر رویت هلال است. تجربه کارشناسان رویت هلال نشان می‌دهد که تعداد قابل‌توجهی از مردم پدیده‌هایی مانند رد هواپیما یا ابر نازک را با هلال جوان ماه اشتباه گرفته و گزارش می‌دهند. علاوه بر آن، تحقیقات نشان داده 15 درصد افرادی که برای استهلال اقدام می‌کنند دچار توهم رویت می‌شوند؛ یعنی ذهن آنها تصور می‌کند هلال را می‌بیند درحالی‌که هلالی وجود ندارد. این بدان معنی است که اگر 100 نفر برای استهلال اقدام کنند، به‌طور متوسط 15 نفر آنها دچار توهم رویت می‌شوند. توهم ذهن هم ربطی به عادل بودن یا عادل نبودن رصدگر ندارد و اتفاقی است که حتی برای منجمان باتجربه و رکوردداران رویت هلال نیز اتفاق می‌افتد، اما رصدگران باتجربه روش‌هایی را به کار می‌بنند تا متوجه شوند آن‌چه می‌بینند، توهم رصدی است یا نه.

یک مثال
تصور کنید هزار نفر برای استهلال در سراسر کشور اقدام کرده‌اند. برخی رصدگران به‌خاطر هوای نامناسب نتوانسته‌اند هلال را ببینند و برخی دیگر که در شرایط مناسب رصدی قرار داشته‌اند، هلال را ندیده‌اند. در میان این رصدگران منجمانی هم بوده‌اند که با استفاده از کامپیوتر، تلسکوپ یا دوربین دوچشمی را دقیقا به سوی ماه نشانه رفته‌اند و نتوانسته‌اند هلال ماه نو را ببینند. عده‌ای از مردم عادل هم گزارش داده‌اند که هلال را با چشم دیده‌اند و حاضرند شهادت بدهند.

از نظر آماری باید بیش‌از 15 درصد کا افراد استهلال‌کننده یعنی 150 نفر رویت هلال را گزارش دهند تا بتوان شائبه توهم رویت هلال را برطرف کرد. از سوی دیگر، منجمان متخصص با ابزارهای دقیق هلال را ندیده‌اند و عقل حکم می‌کند که به گزارش افراد غیرمنجم هرچند عادل مبنی بر مشاهده هلال استناد نشود.

اما در کشورهایی مانند عربستان، عکس این اتفاقات رخ می‌دهد و به صرف شهادت 2 فرد در دادگاه، آغاز ماه قمری اثبات می‌شود.

افسانه تقویم دقیق عربستان سعودی
در کشور عربستان، ملاک آغاز ماه قمری ترکیبی از محاسبات نجومی و رویت هلال است. در اغلب ماه‌ها به تقویم ام‌القری و در ماه‌های مهم‌تر رمضان، شوال و ذی‌الحجه به گزارش‌های رویت هلال استناد می‌شود. در تقویم ام‌القری، ملاک آغاز ماه قمری این است که اولا از مقارنه ماه و خورشید گذشته باشد (آغاز دوره هلالی جدید) و دوما، در افق شهر مکه، ماه بعد از خورشید غروب کند.

همان‌طور که می‌بینید، ملاک تقویم ام‌القری رویت هلال نیست و به همین دلیل در بسیاری از موارد، تقویم ام‌القری یک روز زودتر از کشورهای منطقه آغاز می‌شود. (هرچند کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی از کشورهای خاورمیانه در آغاز ماه قمری تابع عربستان هستند)

ما در ماه‌های رمضان، شوال و ذی‌الحجه کافی است دو نفر نزد قاضی شهادت دهند که هلال ماه را رویت کرده‌اند تا آغاز ماه در عربستان سعودی اعلام شود. متاسفانه کم نبوده مواردی که به استناد دو گزارش اشتباه، ماه قمری در روز اشتباهی شروع شده باشد. سالیان مدیدی است که منجمان کشور عربستان به این موضوع اعتراض می‌کنند و بازتاب آن به محافل دانشگاهی محدود مانده است.

خوشبختانه در کشور ما خطاهایی از این دست اتفاق نمی‌افتد، چراکه کارشناسان مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران پیش‌بینی‌های دقیقی برای رویت‌پذیری هلال در پهنه ایران انجام می‌دهند و علاوه بر آن، در شامگاه روز بیست‌ونهم هر ماه قمری، کارشناسان رویت هلال در دفتر استهلال مقام معظم رهبری مستقر می‌شوند و گزارش‌های دریافتی را بررسی می‌کنند. اما پیش‌بینی‌پذیر نبودن در ذات تقویم قمری نهفته و علی‌رغم تلاش کارشناسان مرکز تقویم، آغاز ماه‌های قمری ممکن است تغییر کند .


راهنمای نقشه رویت‌پذیری هلال ماه در شامگاه یک‌شنبه ۵ امرداد ۱۳۹۳ / ۲۷ جولای ۲۰۱۴
A (سبز روشن) : هلال به راحتی با چشم غیرمسلح دیده می‌شود

B (سبز فسفری) : هلال در شرایط جوی ایده‌آل با چشم دیده می‌شود

C (سبز) :‌برای یافتن هلال به ابزار اپتیکی نیاز است و پس از پیدا کردن جای هلال می‌توان آن را چشم هم تشخیص داد


D (زرد) :‌هلال فقط با تلسکوپ یا دوربین دوچشمی دیده می‌شود

E (نارنجی): هلال با تلسکوپ‌های معمولی دیده نمی‌شود

F (شفاف) : هلال زیر حد دانژون است و دیده نمی‌شود.

(قرمز):‌هلال ماه قبل از خورشید غروب می‌کند

*کارشناس مرکز تقویم مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
۵۳۵۳

همان‌طور که می‌بینید کشور عربستان و اغلب کشورهای خاورمیانه در منطقه شفاف (F) واقع شده‌اند. در این مناطق هلال ماه نو در فاصله زمانی اندکی پس از خورشید غروب می‌کند (به عنوان مثال ۱۱ دقیقه در شهر مکه) و به خاطر واقع شدن در روشنایی محل غروب آفتاب، امکان مشاهده آن نه با چشم غیرمسلح و نه با ابزارهای اپتیکی وجود ندارد. برخی مناطق خاورمیانه در منطقه قرمز واقع شده‌اند (مانند نیمه شمالی ایران) که در آن‌ها ماه زودتر از خورشید غروب می‌کند.  بر اساس دیگر معیارهای رویت هلال نیز هلال ماه پس از غروب آفتاب در کشور عربستان و دیگر کشورهای خاورمیانه قابل مشاهده نیست. 

این در حالی است که در بیانیه دادگاه عالی عربستان سعودی به وضوح اشاره شده: «بر اساس شهادت تعدادی از شاهدان عادل در برخی مناطق کشور، رویت هلال ماه شوال سال ۱۴۳۵ هجری پس از غروب آفتاب روز یک‌شنبه برای دادگاه عالی اثبات شده است.... و دادگاه عالی حکم می‌کند که فردا دوشنبه ۱ شوال ۱۴۳۵ هجری -بر حسب تقویم ام‌القری- مقارن با ۲۸ جولای ۲۰۱۴ میلادی روز عید مبارک فطر امسال یعنی ۱۴۳۵ هجری است.»

با توجه به رویت‌ناپذیر بودن هلال و ادعای چند شاهد مبنی بر رویت این هلال، خوش‌بینانه‌ترین توضیح این است که این افراد یا دچار توهم رویت هلال شده‌اند (که برای ۱۵ درصد از رصدگران هلال اتفاق می‌افتد) و یا چیزهای دیگری را (مثلا ابر یا رد هواپیما یا ...) را با هلال ماه اشتباه گرفته‌اند.

فهرست یازده‌گانۀ حجت الاسلام پناهیان برای آمادگی قلبی در شب قدر


مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کنیم، قلب‌مان است

1- دل‌مان را از کینه و حسادت و دشمنی نسبت به مؤمنین خالی کنیم

2- با رضایت و دلِ شاد درِ خانۀ خدا برویم، نه با شکایت/ «شکر» یکی از شرایط و آداب دعاست

3- بلند همت باشیم و کم نخواهیم/ همت بلند از علائم صفای باطن است

4- برای خودمان هیچ خوبی‌ای قائل نباشیم/با دست خالی درِ خانۀ خدا برویم

5- برای آیندۀ خودمان به چیزی جز خدا تکیه نکنیم/ اتکاء به غیر خدا، قساوت قلب است

6- محبت به اولیاء خدا /چرا خدا در شب قدر، ما را متوجه امیرالمؤمنین(ع) کرده؟/چرا بر زیارت امام حسین(ع) در شب قدر تأکید شده؟

7- برائت از دشمنان خدا/ نفرت از دشمنان خدا را به دل‌مان بیاوریم

8- کرنش در مقابل عظمت پروردگار

9- امید و حسن ظنّ به خدا

10- خوف و شوق نسبت به عذاب و ثواب الهی

11- مراقبت از ورود عُجب و غرور به دل/ از اینکه نمی‌توانیم قدر این شب را بدانیم، اظهار عجز کنیم

هریک از شرایط فوق را به هر مقدار نداشته باشیم، همان‌مقدار از فیض شب قدر محروم خواهیم بود


التماس دعا


اعمال شب بیست و یکم

فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز هفت قُل هُوَالله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعاى جوشن کبیر و غیرها در این شب به عمل آورد و در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سیّم و آنکه شب قدر یکى از این دو شب است و در چند روایت است که از معصوم سؤال کردند که معیّن فرمایید که شب قدر کدامیک از این دو شب است تعیین نکردند بلکه فرمودند ما اَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ یا آنکه فرمودند ما عَلیْکَ اَنْ تَفعَلَ خیرا فى لَیلَتَیْنِ و نَحْوُ ذلِکَ وَقالَ شَیْخُنَا الصَّدُوق فیما اَمْلى عَلَى الْمَشایِخِ فى مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الاِْمامِیَّةِ وَ مَنْ اَحْیى هاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ

یادآوری (خ بهشتی)

عکس تنها مسیر برای زندگی بهتر

استاد پناهیان:پذیرش محدودیت‌ها، مهم‌ترین رکن «زندگی بهتر»/یکی از نتایج مهم دینداری، بهبود وضع زندگی است/اگر زندگی ما خوب نیست، به‌خاطر این است که در دین‌مان کم گذاشته‌ایم/ ابلیس آدم(ع) را با وعدۀ «زندگی بهتر» دروغین فریب داد، بی‌دین‌ها این فریب را تکرار نکنند/امام صادق(ع): برای بقای مسلمانان، باید ثروت دست خوبان جامعه باشد/رکن سوم زندگی بهتر: تسلیم به‌جا در مقابل محدودیت‌های «تقدیری» و «تکلیفی»/ بی‌دین‌ها هم محدودیت تکلیفی دارند

برخی می‌گویند: «این حرف‌های شما دربارۀ زندگی بهتر  موجب می‌شود که جوان‌ها دنبال مال دنیا و ثروت بروند!» خُب بروند؛ چه اشکالی دارد که جوان‌های ما با کار و تلاش خودشان، ثروتمند شوند؟! مگر ثروتمند شدن گناه است؟! مگر وظیفۀ شرعی‌شان نیست؟ امیرالمؤمنین(ع) در آن سال‌هایی که مشغول باغداری بودند، دارایی‌هایشان بسیار فراوان بود، به‌طوری که نقل کرده‌اند زکات اموالشان بیش از چهل هزار دینار می‌شد. این سبک اعتراض‌ها نسبت به بحث زندگی، سخیف و «حسن بصری‌مآبانه» است.

شب نوزدهم ماه مبارک رمضان(خ یزدانی)


فضیلت و اعمال شب قدر فضیلت و اعمال شب قدر

از پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز نقل است: از خداوند به دور باد و نفرین بر کسی که به شب قدر برسد و زنده باشد، اما آمرزیده نشود.

 "انس بن مالک" از پیامبر (ص) نقل کرده که فرمودند: ماه مبارک به شما رو آورده است و در این ماه شبی است که برتر از هزار ماه است و هر کس از فیض شب قدر محروم گردد، از تمام خیرات بی‌نصیب مانده است و محروم نمی‌ماند از برکات شب قدر، مگر کسی که خویشتن را محروم کرده است.

 از امام باقر (ع) نیز درباره به وجود آمدن شب قدر نقل است: که اگر خداوند کارهای مؤمنان را چند برابر نکند به سر حد کمال نمی‌رسند، اما از راه لطف کارهای نیکوی آن‌ها را چند برابر می‌فرماید تا کاستی هایشان جبران شود.

بر این اساس، راز سعادتمند شدن انسان‌ها در شب قدر، عمل اختیاری صالحی است که با عنایت خداوند، برکت یافته و چند برابر می‌شود.

 از حضرت رسول (ص) نیز پیرامون شب زنده داری شب قدر نقل است که فرمودند: کسی که شب قدر را شب زنده‌داری کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.

 امام موسی بن جعفر (ع) نیز درباره شب قدر فرمودند: کسی که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زنده‌داری کند، گناهانش آمرزیده می‌شود.

 تمامی این روایات بر این مطلب دلالت دارند که برخی مقدرات و پاداش‌ها، مانند دور شدن از عذاب دوزخ، نتیجه کار خود بندگان است و سرنوشت هر انسانی در شب قدر به دست خودش رقم می‌خورد.

در شب قدر به خواندن دعاهایی از جمله "جوش کبیر"، "دعای افتتاح" و "ابوحمزه ثمالی" سفارش شده زیرا انسان با یادآوری لطف، گذشت، کرم، رحمت و بخشش بی‌پایان خدای مهربان او را در کنار و دستگیر خویش می‌بیند و نور امید در دلش می درخشد.

 اعمال شب های قدر

شب نوزدهم :این شب با عظمت آغاز شبهاى قدر است،و شب قدر آن شبى است که در طول سال،شبى به خوبى‏ و فضلیت آن یافت نمی ‏شود،و عمل در این شب (شب قدر)از عمل در طول هزار ماه بهتر است،و تقدیر امور سال در این شب صورت‏ می‏گیرد،و فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان الهى است،در این شب به اذن پروردگار به زمین فرود می ‏آیند،و به محضر امام زمان(عج) می ‏رسند و آنچه را که براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‏دارند.

 و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است: یکى اعمالى که در هر سه شب باید انجام داد،و دیگر اعمالى که مخصوص به هر یک از شبهاى قدر است

  اوّل:اعمالى است که در هر سه شب باید انجام داد،و آن چند عمل است:

اوّل:غسل کردند.علاّمه مجلسى فرموده‏ بهتر است غسل شب قدر در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد،که نماز شام را با غسل بخواند.

دوم:دو رکعت نماز که‏ در هر رکعت پس از سوره«حمد»،هفت مرتبه«توحید»خوانده،و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید،استغفر اللّه و اتوب الیه در روایت نبوى است:که از جاى برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد،تا آخر خبر. سوم:قرآن مجید را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ.

خداى از تو درخواست مى‏کنم به حق کتاب نازل شده‏ات،و آنچه در آن است،و در آن است نام بزرگت‏ترت،و نامهاى نیکوترت‏ و آنچه بیم‏انگیز است و امیدبخش،اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.

 

فضیلت و اعمال شب قدر

سپس هر حاجت که دارد بخواهد.

اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
خدایا به حق این قرآن،و به حق کسى‏که آن را بر او فرستادى،و به حق‏ هر مؤمنى که او را در قرآن ستودى،و به حق خود بر آنان،پس احدى شناساتر از تو به حق تو نیست
سپس ده مرتبه بگوید:

بِکَ یَا اللَّهُ(به ذاتت اى خدا)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ (به حق محمّد)....،و ده مرتبه بِعَلِیٍّ  (به حق على)،و ده مرتبه بِفَاطِمَةَ (به حق فاطمه)....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ (به حق حسن)...،و ده مرتبهبِالْحُسَیْنِ (به حق حسین‏).....،و ده مرتبه  بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (به حق على بن الحسین)....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (به حق محمّد بن على).....،و ده مرتبه  بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق جعفر بن محمّد )......،و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ  (به حق موسى بن جعفر).....،و ده مرتبهبِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى (به حق على بن موسى).....،و ده مرتبه بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ (به حق محمد بن على).....، ده مرتبه  بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (به حق على بن محمّد )....،و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(به حق حسین بن على).....،و ده مرتبه  بِالْحُجَّةِ (به حق حجّت).

پس هر حاجتى که دارى از خدا بخواه.

پنجم:حضرت سید الشهّدا علیه السّلام‏ را زیارت کند.در روایت آمده:هنگامى که شب قدر مى‏شود،منادى از آسمان هفتم از پشت عرش ندا سر می دهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السّلام آمده آمرزید.

ششم:این شبها (شب های قدر) را احیا بدارد،روایت شده هرکه شب‏ قدر را احیا بدارد،گناهانش آمرزیده مى‏شود،هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینى کوهها و پیمانه دریاها باشد.

هفتم:صد رکعت نماز بجا آورد،که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره«حمد»،ده‏ مرتبه«توحید»بخواند.هشتم:این دعا را بخواند،

اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْدا دَاخِرا لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعا وَ لا ضَرّا وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَ

سُوءا أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَى

 مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ

 فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ

 الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیا لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ

فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِسا مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ‏] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ

 شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ

خدایا شام کردم درحالى‏که براى تو تنها بنده کوچک و خوارى هستم،که براى خویش سود و زیانى را به دست ندارم،و نمى‏توانم از خود پیش‏آمد بدى را بازگردانم،به این امر بر خویش گواهى مى‏دهم،و در پیشگاهت به ناتوانى و کمى چاره‏ام اعتراف مى‏کنم،خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن،از آمرزش در این شب وعده دادى وفا کن، و آنچه را به من عنایت فرموده‏اى کامل ساز،که من بنده بیچاره،درمانده،ناتوان،تهیدست خوار توام.خدایا مرا فراموش کننده‏ ذکرت قرار مده،در آنچه سزاوار آنم فرمودى،و نه فراموش کننده احسانت،در آنچه عطایم نمودى،و نه ناامید از اجابتت،گرچه مدّت زمانى طولانى گردد،چه در خوشى یا ناخوشى،یا سختى،یا آسانى،یا عافیت،یا بلا،یا تنگدستى،یا در نعمت‏ همانا تو شنونده دعایى.

این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده که در شب های قدر،در حال قیام و قعود و رکوع و سجود مى‏خواندند،و علاّمه مجلسى فرموده:بهترین اعمال در این شبها،درخواست آمرزش و دعا است،براى‏ حوایج دنیا و آخرت خود،و پدر و مادر و خویشان،و برادران و خواهران مؤمن،چه آنان‏که زنده‏اند،و چه آنان‏که از دنیا رفته‏اند،و خواندن اذکار،و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر اندازه که بتواند و در بعضى از روایات وارد شده:دعاى‏ جوشن کبیر را در این سه شب بخواند.روایت شده که خدمت‏ رسول خدا صلى اللّه علیه و آله عرض شد:اگر شب قدر را یافتم،از خداى خود چه بخواهم؟فرمود:عافیت. 


تسلیت به پیشگاه امام زمان عج الله تعالی فرجه و مسلمانان جهان

تاریخ رحلت: دهم رمضان سال دهم بعثت

زندگینامه حضرت خدیجه (س)

پدر او خُوَیلد بن اسد و مادر او فاطمه دختر زائده است. تولّد حضرت خدیجه علیها السلام سال 68 پیش از هجرت است. ازدواج مبارک خدیجه با وجود مبارک و نازنین حضرت محمّد صلی  الله  علیه  و  آله  و سلم هنگامی بود که 25 سال از عمر شریف پیامبر صلی  الله  علیه  و آله  و سلم و چهل سال از عمر حضرت خدیجه علیها السلام می  گذشت. او از لحاظ نسب از همه زنان پیغمبر صلی  الله  علیه  و  آله  و سلم به پیغمبر نزدیک تر است او در ماه رمضان سال دهم بعثت و اندکی پس از وفات حضرت ابوطالب علیه السلام درگذشت. پیغمبر او را در «حجون» دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت

نخستین بانوی مسلمان

حضرت خدیجه علیها السلام نخستین زنی بود که به پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد و اولین بانویی بود که همراه امام علی علیه السلام با پیامبر به نماز ایستاد و پیشانی بندگی بر خاک سایید. تاریخ نویسان از یکی از همسران پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که می گفت: من همواره از علاقه پیامبر به خدیجه در شگفت بودم؛ چرا که حضرت بسیار از او یاد می کرد و اگر گوسفندی می کشت، به سراغ دوستان خدیجه می رفت و سهمی برای آنها می فرستاد. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی که خانه را ترک می کرد، نام خدیجه را بر زبان آورد و از او تعریف کرد. کار به جایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و با کمال جرأت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره ایشان ظاهر شد. در این هنگام رو به من کرد و فرمود: ابدا چنین نیست!... هرگز همسری بهتر از او نصیب من نشده است. خدیجه هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر می بردند. او ثروت خود را در سخت ترین لحظات در اختیار من گذاشت. خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است:

سمیّه قرّاعه از دانشمندان آن زمان گفته است: تاریخ در مقابل عظمت حضرت خدیجه سر فرود می آورد و در برابرش متواضعانه و دست بسته می ایستد

تدبیر

حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟

آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.

بارگاه حضرت خدیجه (س) هم اکنونبارگاه حضرت خدیجه (س) قبل از تخریب در سال 1344 قمری

بارگاه حضرت خدیجه (س) قبل از تخریب در سال 1344 قمری                                         بارگاه حضرت خدیجه (س) هم اکنون

وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه  ای که جبرئیل  از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول  خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون » واقع است.

رحلت  خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه  یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد (ص) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند.