حسابدار حرفه ای

تبادل نظر دانشجویان ارشد دانشگاه امام رضا(علیه السلام)

حسابدار حرفه ای

تبادل نظر دانشجویان ارشد دانشگاه امام رضا(علیه السلام)

جناب آقای یعقوبی

شکرانه ی سلامت حضورتان، ذکر دعای فرج مولایمان. زیارت حسینی، گوارای وجودتان.


                                                                   گروه حسابداری دانشگاه امام رضا(علیه السلام)

با سلام و احترام خدمت همکلاسیهای بزرگوار.لطفا تمامی فایل های مربوط به ارائه خود را هرچه سریعتر تا پنجشنبه ارسال فرمایید تا روی وبلاگ قراردهیم...یاعلی

تشکر

به همت مدیرگروه بزرگوار، دانشگاه در پی خرید نرم افزار رهاورد می باشد امیدواریم هرچه سریع تر به سرانجام برسد. به نمایندگی از طرف همه دوستان از جناب آقای دکتر مرادی تشکر می کنم...یاعلی

شهادت امام رضا(علیه السلام) را تسلیت عرض می نماییم(خانم یزدانی)

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است                 یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای                           آنجا برای عشق شروعی مجدد است

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی(علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."
پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.
خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود.
مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام:
امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."
امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."
امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."
امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."
امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."
شهادت امام:
 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.
تدفین امام:
به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.

لحظه ای تأمل(خانم یزدانی)

پیامبر اکرم(ص) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب­های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت پس از چهارده روز بیماری و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.
آخرین روزهای وفات پیامبر(ص)
پیامبر(ص) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی(ع) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی(ع) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه می­کرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»
پس به علی(ع) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.» در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعده­ ای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»
پیامبر(ص) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیش­گیری از بدعتها، فرمود: «ای مردم، آتش فتنه شعله­ ور شده و فتنه­ ها مانند پاره­ های شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»
پیامبر(ص) پس از این هشدار به منزل "ام­سلمه" رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم
سپس پیامبر(ص) به منزل رفت و جماعتی به حضور طلبید و گفت: «مگر به شما امر نکردم که با "اسامه" بروید؟ چرا نرفتید؟»
ابوبکر گفت: رفتم؛ ولی دوباره برگشتم تا تجدید عهد کنم. عمر گفت: نرفتم؛ چون نمی­توانستم منتظر باشم تا حال شما را از کاروانیان بپرسم.
رسول خدا(ص) از تخلف آنان سخت ناراحت شد و با همان حال کسالت به مسجد رفت و خطاب به اعتراض کنندگان فرمود: این چه سخنی است که درباره ­ی فرماندهی "اسامه" می­شنوم شما پیش از این به فرماندهی پدرش هم طعن می­زدید به خدا سوگند او برای فرماندهی لشکر سزاوار بود و فرزندش اسامه نیز برای این کار شایسته است. رسول خدا در بستر بیماری مرتبا به عیادت کنندگان خود به طور مرتب می­فرمود، سپاه اسامه را حرکت دهید.
پیامبر(ص) فرمود:
«نفذ و اجیش اسامه»
«وی در اینجا متخلفان از جیش اسامه را لعن کرد.»
سپس پیامبر(ص) بیهوش شد و تمام زنان و کودکان می­گریستند. لحظاتی بعد پیامبر(ص) به هوش آمد و دستور داد که برایش قلم و دواتی بیاورند تا بر ایشان چیزی بنویسند که پس از آن هرگز گمراه نشوید در این میان برخی به دنبال آوردن صحیفه و دوات رفتند. که عمر گفت: بیماری بر پیامبر(ص) چیره گشته است، «ارجع فانه یهجر» برگرد؛ زیرا او هذیان می­گوید. قرآن نزد شماست، کتاب خدا برای شما کافی است. حاضران بعضی با نظر عمر مخالفت کردند و بعضی دیگر جانب او را گرفتند رسول خدا(ص) از اختلاف و سخنان جسارت­آمیز آنان سخت ناراحت شد و فرمود: «برخیزید و از من دور شوید».
وصیت پیامبر(ص) در لحظات پایانی
پیامبر(ص) در حضور جمع، رو به حضرت علی(ع) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود: نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به علی(ع) داد و فرمود «برو منزل». پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی(ع) را ندید. به زنان خود گفت: «برادرم و صاحبم بیاید» آنان به ابوبکر گفتند و آو آمد و باز پیامبر(ص) جمله را تکرار کرد و این بار به سراغ عمر رفتند و عمر آمد؛ ولی پیامبر(ص) فرمود: «برادرم و صاحبم بیاید» "ام­سلمه" فرمود: «علی(ع) را می­طلبد، به او بگوئید بیاید».علی(ع) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند. وقتی از علی(ع) پرسیدند، پیامبر(ص) چه گفت؟
در پاسخ فرمود: به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.
پیامبر(ص) در همان حال چند مرتبه فرمود:
«ما ظن محمد بالله لو لقی الله و هذه عذره عنده»
در روزهای آخر از "بلال" خواست تا مردم را در مسجد حاضر کند، خطبه ­یی خواند، بعد از مردم خواست اگر کسی حقی از او به گردن دارد، مطالبه کند. هیچ کس پاسخی نداد تا سه بار پیامبر(ص) تکرار کرد تا اینکه غلامی بنام "عکاشه" برخاست و حقی را از ایشان مطالبه کرد، به قصد انتقام از پیامبر(ص)، شلاقی آماده کردند؛ ولی همین که خواست قصاص کند بر بدن حضرت افتاد و شروع به گریه کرد و ایشان را عفو نمود و پیامبر(ص) فرمود او رفیق من در بهشت خواهد بود.
سپس به علی(ع) دستور داد، آن پولها را که نزد یکی از زنان بود، بگیرد و میان فقرا تقسیم کند.
فاطمه(س) و لحظۀ وداع با پدر
در لحظات آخر عمر پیامبر(ص)، فاطمه(س) بسیار گریان بود. پیامبر(ص) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه(س) گریه ­اش شدت یافت. آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند:
«در همین درد می­میرم» و در باب شادی و تبسم­اش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق می­شود» و این بود که من تبسم کردم.
در لحظات واپسین عمر پیامبر(ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین(ع) قرار داشت.
کفن و دفن پیامبر(ص)
هنگامه فوت پیامبر(ص) خلیفه­ ی دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد می­زد که پیامبر(ص) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی(ع) پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر(ص) این آیه را خواند:
«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الارسل أفإن مات أو قتل ...»
علی(ع) جسد مطهر پیامبر(ص) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر(ص) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد و این شخص جز علی کسی نیست. سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود. فرمود: «پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا(ص) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید... اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمی­کردید، آنقدر گریه می­کردم که سرچشمه اشک را می­خشکانید».
سپس در قبری که توسط "ابوعبیده جراح" و "زید بن سهل" آماده شده بود و در همان حجره ­ای که وفات یافته بود، در خانه­ ی خودش به خاک سپرده شد.

نظرسنجی

باسلام و احترام خدمت همکلاسیهای بزرگوار...عزاداری ها قبول... با توجه به پیشنهاد دو نفر از دوستانم در گروه پژوهش محور بر آن شدیم پیگیر یک کلاس فوق برنامه تحت عنوان Eviews , spss شویم...اما قبل از هرچیز باید تعداد و ظرفیت ثبت نام را مشخص کنیم لطفا اگر خواستار شرکت در چنین دوره ای هستید نام خانوادگی خود را بهمراه ایمیل خود در قسمت نظرات بنویسید اگر پیشنهاد یا استاد خاصی نیز مدنظر شما هست در قسمت ارتباط با مدیر بفرمایید از بذل توجه شما متشکرم...یاعلی

مراسم عزاداری هیئت دانشجویی ودیعه الحسین

مراسم عزاداری 3 روز آخر ماه صفر با سخنرانی حجج اسلام سوری،ماندگاری،پناهیان با مداحی حاج میثم مطیعی یکشنبه 30 آذرماه الی سه شنبه 2 دی ماه ساعت 12 مسجد و حسینیه نقویه واقع در احمدآباد نبش عارف

برگزاری مراسم عزاداری رحلت نبی مکرم اسلام،شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام در پردیس اسرار از روز شنبه 29 آذر الی دوشنبه 1 دی ماه به مدت سه شب ساعت 18 در نمازخانه دانشگاه برگزار می شود...التماس دعا...یاعلی

اطلاعیه

کارگاه پروپوزال نویسی ویژه دانشجویان گروه حسابداری.مدرس آقای دکترغفوریان.پنجشنبه 27آذر ساعت12کلاس128 

کمی فکر...

عشق از معرفت می آید و معرفت از خواستن و طلب کردن.هرکسی عاشق آن چیزی می شود که طلب می کند وشناخت حد واسط بین طلب و عشق است. یعنی تا جستجوگر نباشی چیزی پیدا نمی کنی و اگر هم گمشده ات را نیابی، فرآیند شناخت لذتی در بر ندارد، اگر شناختی در کار نباشد، عشقی نیز حاصل نخواهد شد.برای عاشق شدن اولین پله آنست که خودت را شبیه به او کنی دروغ است کسی که می گوید دلش پاک است و ظاهرش...از کوزه همان برون تراود که در اوست کسی که ظاهر خودش را شبیه به دوستان خداوند نمیکند دارد علامت می دهد که مقید به چارچوب اطاعت پروردگار نیست یعنی بنده نیست...خدایا آن کس که تو را دارد چه ندارد و آنکس که تورا ندارد چه دارد...

آگهی استخدام...

پست بانک استخدام می کند برای رفتن به لینک مربوطه روی ادامه مطلب کلیک کنید...با آرزوی موفقیت...یاعلی

ادامه مطلب

تشکر

از حضور گرم و صمیمی شما دوستان عزیز ممنون و سپاسگذارم و امیدواریم عزاداریهای شما قبول باشد و بهترین خیرها نصیبتان شود...یاعلی

دعوت

 امام صادق(ع):آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست...

اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت...

به همین مناسبت مجلس عزایی در روز شنبه از ساعت 8 الی 10 صبح برپاست که از شما همکلاسی بزرگوار دعوت می کنم در آن حضور یابید...یاعلی

 

تبریک روز حسابدار(یزدانی)

عِلم سرمایه هَسْتیست نَه گنج زَر و مال                        روح  باید که  از این  راه توانگر  گردد.

آدمهای خاکی مثل زمین استهلاک ناپذیرند . رفاقت با آنان گرچه با ارزشترین دارایی نامشهود ترازنامه ام است ، ولی ثبتشان نمی کنم . نه بخاطر عدم تطابق با استانداردهای حسابداری ، بخاطر اینکه در ترازنامه ی قلبم به گونه ای ثبت شده اند که هیچ پایان دوره ای مرا مجبور به بستن حساب آنان نمیکند ……..
هفته حسابدار مبارک
روزتون مبارک همکاران عزیز امیدوارم تمام ارقامتون تراز باشه و با هیچ کسری ای مواجه نباشید .

تبریک روز حسابدار

به نام خدای حسابگر ، حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست ،
 
هم او که افتتاحیه و اختتامیه تمام حساب ها و کتاب ها است
 
ترازش همیشه موزون است و موجودی هایش همواره در فزون .
 
مطالبات مشکوک الوصول ندارد ،
 
چه آنکه کسی از قدرت لایزال او نمی تواند بگریزد ،
 
استهلاک انباشته نیز محاسبه نمی کند ،
 
گویا در حوزه حسابداری او چیزی بی ارزش نمی شود ،
 
به کسی مالیات نمی دهد و از کسی به نا حق چیزی نمی گیرد ،
 
نه سهامی است نه تضامنی ، هیچ شراکتی با کسی ندارد ،
 
تک مالکی است و بی رقیب هیچ تلفیق و ادغام و ترکیبی در حوزه شخصیتش تعریف شدنی نیست  ،
 
حسابداری تورمی ندارد چرا که در نظرش ارزش ها بی تغییر اند ،
 
حسابداریش آنقدر عالمانه و دقیق است که دوره مالی در آن تعریف ناشدنی و واحد پولی در آن بی معنا است ،
 
شخصیتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را دربرمی گیرد ،
 
تداومش یک فرضیه نیست بلکه حقیقت محض است ،
 
مدیریتش حسابداری و حسابداریش مدیریتی بر مدار عدالت چه اینکه به مثقال و ذره هم رسیدگی می کند ،
 
و چیزی را از قلم نمی اندازد ،
 
تنها فضل و بخشش اوست که بر مدار اهمیت می چرخد ،
 
سرمایه بندگان امیدواری به اوست و همان است که رهائی بخش آنان از حساب و کتاب خواهد بود ،